بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
جنگ احد بود
طلحة بن ابى طلحه قهرمان و پرچمدار
غول پیکر دشمن به میدان تاخت . امام على (علیه السلام ) به میدان او رفت و درگیرى
شدیدى پدید آمد و سرانجام طلحه بدست على (علیه السلام ) کشته شد. هنگامى که طلحه
با على (علیه السلام ) روبرو شد فریاد زد یا قضم و به
نقل دیگر گفت : یا قضیم . شخصى از امام صادق (علیه السلام ) پرسید: چرا دشمن ، على
را با این لقب (قضم ) خواند؟ امام صادق (علیه السلام ) فرمود: این لقب را براى این به
على (علیه السلام ) گفت .
در آغاز بعثت در مکه مشرکان به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آزار مى رساندند
ولى تا ابوطالب پدر على (علیه السلام ) همراه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم
بود کسى جراءت جسارت به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را نداشت . تا اینکه
مشرکان عده اى از کودکان را واداشتند تا به سوى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم
سنگ بیندازند. هنگامى که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از خانه خود بیرون مى آمد،
کودکان سنگ و خاک به طرف پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مى انداختند. پیامبر
صلى الله علیه و آله و سلم از این جریان رنج آور (با توجه به اینکه موضوع به میان
کودکان کشیده شده بود) به على (علیه السلام ) (که در آن زمان حدود سیزده
سال داشت ) شکایت کرد.
على (علیه السلام ) عرض کرد: پدرم و مادرم به فدایت اى
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم هر گاه از خانه بیرون رفتید مرا نیز با خود
بیرون ببرید. پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم همراه على (علیه السلام ) از خانه
بیرون آمدند کودکان مشرکین ، طبق معمول خود، به سوى پیامبر صلى الله علیه و آله و
سلم سنگ انداختند. على (علیه السلام ) به سوى آنها حمله مى کرد و هر گاه به آنها مى
رسید گوش و بینى و عضله صورت آنها را مى گرفت و فشار مى داد و در هم مى کوبید
کودکان بر اثر درد شدید گریه مى کردند و به خانه خود باز مى گشتند، پدرانشان
مى پرسیدند چرا گریه مى کنى ؟ در پاسخ مى گفتند:
قضمنا على قضمنا على
على (علیه السلام ) ما را گوشمال و... داد از این رو على (علیه السلام ) را به
عنوان قضم یاد کردند (یعنى گوشمال دهنده و درهم کوبنده ).
(14)